یکشنبه 02 دی 1403

میراث فرهنگی هر کشور از اساسی‌ترین ارکان تحکیم هویت، ایجاد خلاقیت و خودباوری مل است. پژوهش در زمینه‌های مختلف آن موجب روشن شدن ابهامات تاریخی، شناخت ارزش‌های حاصل از میراث طولانی جامعه و تسریع در شناخت ارزش‌های نهفته در میراث فرهنگی هر کشور می‌شود.

میراث فرهنگی دارای دو بعد متفاوت است:

میراث فرهنگی مادی: به آثاری گفته می‌شود که قابل دیدن و لمس کردن است، مثل بناهای تاریخی، اشیای موزه‌ای و…از این رو ابعاد مادی میراث فرهنگی از دیرباز به سبب ماهیت و ویژگی‌های صوری خود شناخته شده بودند، ارزش‌های آن کم و بیش در هر دوره مورد تأکید قرار گرفتند، تخریب آن محسوس و قابل دیدن بود و اهمیت بازسازی، حفاظت و نگهداری آن پیوسته آشکار بوده است.

میراث فرهنگی معنوی: میراث فرهنگی معنوی گنجینه زنده بشری به شمار می‌رود و بازتاب مجموعه‌ای از فرآیندهای ذهنی است که در یک جامعه در دوره‌های گوناگون تاریخی شکل می‌گیرد و با اصولی ثابت و قابل شناخت به خلاقیت‌های صوری و مادی منجر شده و پیوسته بازتابی از نیازها و نیز پاسخ به آن نیاز را در خود داراست. هنجارها و قانونمندی‌های این مجموعه پیوسته به گونه‌ای ناخودآگاه و روایی و سنتی از نسلی به نسل دیگر منتقل و آموخته شده و معیارهای ارزشی آن‌ها همیشه مورد احترام جمعی قرار می‌گیرد مانند:

زبان: شامل گویش‌های رایج، گنجینه نام‌ها

دانش سنتی: شامل فناوری سنتی (معماری سنتی، طب سنتی، نجوم سنتی و…)

اساطیر: شامل باورداشت‌ها و اعتقادات تاریخ روایی، آیین‌ها و مراسم

فولکلور: شامل نمودهای روایی (قصه‌ها و ادبیات روایی) نمودهای موسیقایی (موسیقی سنتی، ترانه‌ها و آوازهای سنتی) نمودهای حرکتی (حرکات موزون، نمایش سنتی و ارزش‌های سنتی، اشکال گوناگون نمایش‌های آیینی، بازی‌های سنتی) و نمودهای مادی صنایع دستی (طرح‌ها و نمادهای سنتی، نقاشی، کنده کاری، مجسمه سازی، سفال، موزاییک و کاشی، صنایع چوب، جواهرسازی، پوشاک، نساجی، فرش، سوزن کاری).

تاریخچه میراث فرهنگی و گردشگری

گردشگری در سرزمین ایران از پیشینه‌های چند هزارساله برخوردار است. در تمامی دوران باستان، تا قبل از اسلام مستندات تاریخی حکایت از گسترش شهرها، راه‌ها و اقامتگاه‌ها در سرزمین پهناور ایران دارد. آثار مکتوب بر جای مانده حاکی از سفر یونانیان و رومیان به ایران است، اگرچه از سیاحانی که قبل از اسلام به ایران سفر کرده‌اند اطلاع دقیقی در دست نیست.

در قرون اولیه پس از اسلام، بعد از پشت سر نهادن یک دوره بحرانی، رویکرد ادبی، فرهنگی و علمی در ایران آغاز شد و از رونقی بی‌نظیر برخورداد گردید. شاعران و نویسندگان به گشت و گذار در سرزمین اسلامی پرداختند که حاصل آن سفرنامه‌هایی بود که اکنون بر جای مانده و از خلال آن‌ها می‌توان با جغرافیا، فرهنگ و تمدن آن روزگار آشنا شد. از جمله معروفترین این جهانگردان می‌توان به ناصرخسرو قبادیانی شاعر، فیلسوف و سفرنامه‌نویس قرن پنجم اشاره کرد. از سوی دیگر به تدریج و به ویژه طی قرون هفتم به بعد جهانگردان غربی نیز در پی سفر به شرق و از جمله ایران برآمدند. در همان دوران اقامتگاه‌هایی در ایران تأسیس شد که بسیاری از آن‌ها همچنان بر جای مانده است. ایران در دوران صفویه و علی‌الخصوص در دوره شاه عباس اول به عنوان کشوری جذاب نظر بسیاری از جهانگردان اروپایی را به خود جلب کرد. به همین دلیل می‌توان دوره سلطنت شاه عباس اول تا انقراض سلسله صفوی را یکی از مهمترین ادوار توسعه جهانگردی در ایران به حساب آورد.

پس از دوران صفویه به دلیل ناآرامی‌ها و بی‌ثباتی تا سال‌ها سرزمین ایران دچار هرج و مرج پی در پی شد اما از اواسط دوران قاجاریه با ثبات تدریجی داخلی از یک سو و گسترش پدیده استعمار و رقابت بین کشورهای قدرتمند اروپایی سفر به ایران رازهای باستان‌شناسی و تاریخی بسیاری را در ایران گشود. سیر وسیاحت ایرانیان و میل آن‌ها به گردشگری در اروپا از عصر مشروطیت رو به فزونی نهاد.

هر چند پس از انقلاب مشروطیت ورود گردشگران خارجی به ایران رو به افزایش بود لیکن هیچ‌گاه گردشگری به عنوان صنعت به شکل امروزی که دارای تشکیلات منظم و قوانین و مقررات ویژه‌ای باشد و درآمدزایی نماید مورد توجه نبوده است. صنعت گردشگری در ایران از نیم قرن پیش به این طرف به منظور شناساندن مفاخر و تمدن ایران رسماً شکل گرفت و برای اولین بار از سال ۱۳۱۴ اداره‌ای در وزارت داخله (وزارت کشور) به نام «اداره سیاحان خارجی و تبلیغات» تأسیس شد که فعالیت آن محدود به چاپ نشریات و کتابچه‌های راهنمای گردشگری ایران بود. بعد از شهریور ۱۳۲۰، اداره مذکور جای خود را به «شورای عالی جهانگردی» داد که زیرنظر وزارت کشور بود و در نهایت در سال ۱۳۴۲ هیأت وزیران تأسیس «سازمان جلب سیاحان» را تصویب و این سازمان رسماً کار خود را آغاز کرد.

در سال ۱۳۵۳ با الحاق سازمان جلب سیاحان در وزارت اطلاعات این وزارتخانه به عنوان «وزارت اطلاعات و جهانگردی» تغییر نام یافت.

با پیروزی انقلاب اسلامی در سال ۱۳۵۷ «وزارت ارشاد اسلامی» از ادغام وزارتخانه‌های «اطلاعات و جهانگردی» و «فرهنگ و هنر» تشکیل شد و تمامی وظایف مربوط به امور سیاحتی، زیارتی، ایرانگردی و جهانگردی در قالب معاونت امور سیاحتی و زیارتی در این وزارتخانه سازماندهی شد. سپس به موجب مصوبه شورای عالی اداری، تمامی وظایف و مأموریت‌های معاونت امور سیاحتی و زیارتی در وزارت ارشاد به «سازمان ایرانگردی و جهانگردی» منتقل شد تا در قالب سازمان به فعالیت خود ادامه دهد.

پیروزی انقلاب اسلامی و انحلال وزارت فرهنگ و هنر

با پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی، وزارت فرهنگ و هنر منحل و برخی از وظایف این وزارتخانه که ماموریت‌های میراث فرهنگی داشتند به دو وزارتخانه انتقال داده شد؛ وزارت فرهنگ و آموزش عالی و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی. با توجه به فروپاشی حکومت سلطنتی، کاخ‌های سلطنتی به عنوان مراکز فرهنگی اعلام شدند. کارشناسان آثار تاریخی بر آن شدند تا با ثبت و ساماندهی آثار فرهنگی موجود در کاخ ها، درهای آن را به روی مردم بگشایند. واحدهای انتقال داده شده از وزارت فرهنگ و هنر به دو وزارتخانه بدین شرح است:

  • وزارت فرهنگ و آموزش عالی
  • اداره کل هنرهای سنتی
  • مرکز باستان شناسی ایران
  • مرکز موزه مردم شناسی
  • موزه ایران باستان
  • دفتر آثار تاریخی
  • سازمان ملی حفاظت از آثار باستانی
  • وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی
  • اداره حفاظت میراث فرهنگی شهرستان‌ها
  • اداره کل موزه‌ها
  • اداره کل بناهای تاریخی
  • اداره کل کاخ‌ها

در این دوره کاخ گلستان که پیش از انقلاب به اداره کل بیوتات سلطنتی تعلق داشت، به مرکز فرهنگی تبدیل و زیر نظر امور اقتصادی و دارایی قرار گرفت.

تشکیل سازمان میراث فرهنگی

در تاریخ ۱۰/۱۱/۱۳۶۴ به موجب قانون، سازمان میراث فرهنگی شکل گرفت. براساس این قانون، به وزارت فرهنگ و آموزش عالی اجازه داده شد تا از ادغام ۱۱ واحد پراکنده در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و نیز وزارت فرهنگ و آموزش عالی، سازمان میراث فرهنگی را به صورت سازمانی وابسته به خود تشکیل دهد. این قانون در روز پنجشنبه دهم بهمن ماه ۱۳۶۴در مجلس شورای اسلامی تصویب و در تاریخ ۱۲ بهمن ۱۳۶۴ به تایید شورای نگهبان رسید.

تشکیل سازمان میراث فرهنگی و گردشگری

سازمان میراث فرهنگی- براساس قانون، به وزارت فرهنگ و آموزش عالی سپرده شد. در سال ۱۳۷۲ شورای عالی اداری طی جلسه ۱۸/۱/۱۳۷۲ به پیشنهاد سازمان امور اداری و استخدامی کشور و به منظورهماهنگی و افزایش کارآیی و اثربخشی سازمان میراث فرهنگی کشور و تمرکز در مدیریت دستگاه‌های فرهنگی، سازمان میراث فرهنگی کشور از وزارت فرهنگ و آموزش عالی منفک و به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ملحق شد براساس بند ۳ مصوبه مزبور، تمامی اختیارات و مسئولیت‌های وزیر و وزارت فرهنگ و آموزش عالی در رابطه با موضوع وظایف اجرایی سازمان میراث فرهنگی به وزیر و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی انتقال پیدا می‌کند.

همچنین به منظور حسن اجرای قانون اساسنامه سازمان میراث فرهنگی مصوب مجلس شورای اسلامی و مطالعه و تحقیق در آثار باقی مانده از گذشتگان جهت معرفی ارزش‌های نهفته در آن‌ها با برخورداری از توان و اطلاعات علمی از طریق استفاده هرچه مطلوبتر از امکانات بالقوه و بالفعل، نیروی انسانی کارا، آزمایشگاه‌ها ولوازم، کتابخانه و سایر وسایل پژوهشی موجود، سازمان میراث فرهنگی وابسته به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی که در این اساسنامه به اختصار پژوهشگاه نامیده می‌شود، تشکیل شد.

در جلسه علنی ۲۳ دی ماه سال ۸۲ مجلس شورای اسلامی، سازمان‌های میراث فرهنگی کشور و ایرانگردی و جهانگردی از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی جدا و از ادغام آن‌ها «سازمان میراث فرهنگی و گردشگری» با تمامی اختیارات زیر نظر رییس جمهور فعالیت خود را آغاز می‌کند. با تصویب این قانون وظایف حاکمیتی سازمان ایرانگردی و جهانگردی به سازمان میراث فرهنگی و گردشگری منتقل و وظایف اجرایی و امور تصدی آن با همه امکانات، نیروی انسانی، اموال و دارایی ها، تعهدات و اعتبارات در قالب یک شرکت دولتی با عنوان شرکت توسعه ایرانگردی و جهانگردی به سازمان میراث فرهنگی و گردشگری وابسته شد. در این بخش به پیشینه گردشگری در ایران تا تشکیل سازمان میراث فرهنگی و گردشگری اشاره می‌کنیم:

تاریخچه صنایع دستی

آنچه در گذشته‌ای دور، بخش تفکیک‌ناپذیری از زندگی روزمره مردم بوده: فرشی که بر آن پای نهاد و چراغی که از آن خانه‌اش را روشن می‌کرده در فرهنگ امروز میراث فرهنگی نام گرفته و با احترام از آن یاد می‌شود. در واقع آنچه امروزه در موزه‌ها به عنوان بخشی از میراث فرهنگی ما نگهداری می‌شود همان دست ساخته گذشتگانی است که از دوران باستان تا به حال با مصون ماندن از گزند روزگار به جای مانده و اکنون نماد و نشانه‌ای از فرهنگ، هنر و تمدن مردمانی است که آن‌ها را ساخته‌اند. پس از انقلاب صنعتی، به واسطه تولید انبوه و ارزان در عرصه‌های مختلف، صنایع‌دستی رو به کاهش و نابودی نهاد. وضعیت صنایع‌دستی ایران نیز از این قاعده مستثنی نبود، به همین دلیل در اواسط قرن نوزده میلادی، زمانی که هنرهای دستی ایران به واسطه ورود کالاهای اروپایی رو به نابودی نهاده بود، عده‌ای از ایرانیان به فکر احیاء و گسترش صنایع‌دستی افتادند.

در اواخر قرن ۱۹ چند روحانی و تاجر مانند مجدالاسلام کرمانی، سیدجمال‌الدین واعظ اصفهانی، میرزا نصرالله ملک‌المتکلمین و حاج محمد حسین کازرونی انجمنی برای پیشرفت مصرف تولیدات بومی در اصفهان افتتاح کردند. میرزا تقی‌خان امیرکبیر نیز تعدادی کارگاه محلی برای تولید لباس نظامی، پارچه، سرامیک، ظروف بلور، درشکه و لوازم مختلف خانگی احداث کرد. با این حال تا پیش از انقلاب مشروطیت هیچ قانونی درباره صنایع‌دستی تدوین نشد.

در سال ۱۳۲۸ هجری قمری، مجلس شورا «قانون اداری وزارت معارف و اوقاف و صنایع مستظرفه» را تصویب کرد و بعد از انقلاب مشروطیت نام وزارت معارف به وزرات معارف و اوقاف و صنایع مستظرفه تغییر کرد. اما پس از آن دوباره همه چیز به دست فراموشی سپرده شد

در سال ۱۳۴۷ شمسی با تصویب هیات وزیران، مرکز صنایع‌دستی وابسته به وزارت اقتصاد وظیفه ساماندهی و هماهنگ کردن وضعیت صنایع‌دستی کشور را به عهده گرفت.

در سال ۱۳۵۴ مرکز مذکور به دو بخش سازمان صنایع‌دستی و شرکت سهامی فروشگاه‌های صنایع‌دستی تقسیم و تحت نظر وزارت صنایع و معادن به فعالیت خود ادامه داد.

در سال ۱۳۶۰ مجدداً این دو بخش در یکدیگر ادغام و طبق اساسنامه جدید به صورت یک شرکت دولتی زیرنظر وزارت صنایع با عنوان سازمان صنایع‌دستی ایران قرار گرفت.

در دوران سازندگی در سال ۱۳۶۹ سازمان صنایع‌دستی فعالیت‌های خود را در قالب ۱۰ شرکت منطقه‌ای در سراسر کشور ساماندهی کرد و امور بازرگانی سازمان نیز به شرکت‌های مذکور محول شد.

در سال ۱۳۷۶، حدود ۹ شرکت منطقه‌ای منحل شد و یک شرکت به نام شرکت بازرگانی صنایع‌دستی تمامی فعالیت‌های بازرگانی و سازمان را برعهده گرفت.

در سال ۱۳۸۳ قانون تأسیس سازمان صنایع‌دستی ایران به تصویب مجلس شورای اسلامی رسید و نهایتاً پس از دگرگونی‌های فراوان در سال ۱۳۸۵ به عنوان یکی از معاونت‌های سازمان میراث فرهنگی به این سازمان پیوست.

تشکیل سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری

با تصویب شورای عالی اداری در یکصد وسی امین جلسه مورخ ۱۶/۱/۸۵ به منظور تقویت و توسعه صنایع دستی کشور و ایجاد هماهنگی با سیاست‌های توسعه صنعت گردشگری، سازمان صنایع دستی ایران با تمام وظایف، اختیارات، مسوولیت‌های قانونی، دارایی ها، تعهدات، اعتبارات، امکانات و نیروی انسانی از وزارت صنایع و معادن منتزع و در سازمان میراث فرهنگی و گردشگری ادغام و به «سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری» تغییر نام یافت. آنچه در پی می‌آید نگاهی به تاریخچه صنایع دستی در کشورمان تا قبل از ادغام است.

تشکیل وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی

در تاریخ ۱۰/۵/۱۳۹۸ شورای نگهبان با لایحه تشکیل وزارتخانه میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری موافقت کرد. پیش از این شورا دو بار به دلایلی با تشکیل وزارتخانه میراث فرهنگی مخالفت کرده بود. نمایندگان مجلس شورای اسلامی لایحه تشکیل این وزارتخانه را اصلاح و برای شورای نگهبان ارسال کرده و با موافقت شورای نگهبان روند اجرایی تشکیل وزارتخانه میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری آغاز شد و رییس جمهوری دکتر علی اصغر مونسان آخرین رئیس سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری را به عنوان سرپرست و پس از آن به عنوان اولین وزیر میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی به مجلس معرفی کرد.

بر اساس این مصوبه از زمان تصویب این قانون، سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری با تمامی اختیارات و وظایفی که به موجب قوانین و مقررات در مواردی که مغایر شرع نیستند، با رعایت بند د ماده ۲۹ قانون مدیریت خدمات کشوری مصوب ۱۳۸۶/۷/۸ با اصلاحات و الحاقات بعدی و بند الف ماده ۲۸ قانون برنامه پنج‌ساله و بدون توسعه تشکیلات و افزایش نیروی انسانی به وزارت میراث، گردشگری و صنایع دستی تبدیل شد.

منابع

- «از موزه ایران باستان تا موزه ملی ایران» محمد رضا ریاضی -مجله موزه ها-شماره ۳۰-بهار ۱۳۸۱

- «شناخت و حفاظت از میراث فرهنگی معنوی با نگرش به پیش نویس کنوانسیون میراث معنوی یونسکو» ترجمه سعید عریان (با همکاری دفتر حقوقی سازمان میراث فرهنگی)، مجله موزه ها- شماره ۳۴- بهار ۱۳۸۲

- «مجموعه قوانین، مقررات، آیین نامه‌ها و معاهدات سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری» به کوشش امید غنمی، یونس صمدی و سوسن چراغچی، انتشارات سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری

افزودن محتوا...